نخواب دیگه همین!

نخواب دیگه همین!

یا با برنامه ریزی همه چی رو پیش بینی کن، یا بپذیر که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.
نخواب دیگه همین!

نخواب دیگه همین!

یا با برنامه ریزی همه چی رو پیش بینی کن، یا بپذیر که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.

روزگار من

سلام روزگار من 

در چه حالم؟ 

با کمر درد و دست و پای بسته چه می کنم؟ 

تازه هنوز اول این فصلم 

تولد یه نوزاد 

شروع به کار مجدد 

شاید هم قبولی در دانشگاه آزاد 

شروع مهد رفتن پسرام 

شکایتی نیست 

خدا جون سپاس فراوان

بعد نوشت:

میدونم چی میگی لیاه جون

ذات آدمی همینه

همه اینا واسم آرزو بودن

الان هم آرزو هستن

امیدوارم این تاج سلامتی فقط رو سرمون بمونه

سکوت

چقدر خوابم میاد

چقدر راضیم

.

.

.

.

یه چیزی رو خوب فهمیدم دقیقا روزهایی که زیاد با این و اون حرف می زنم بی خواب و نگران می شم.

بهترین کار گوش کردن و حرف نزدنه تا هیچ وقت پشیمون نشی.

خواب

چرا من با راحت ترین کار دنیا مشکل دارم؟

چرا نمی تونم بخوابم؟

چرا روزها و شب ها می گذره استراحت می کنم اما خواب ندارم؟!

قدر این نعمت رو بدونید.........

poor

این کلمه رو در ایمیج گوگل سرچ کردم

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

بلوزم خیس شد.

خدایا اینا بچه ان. کوچیکن. ناتوانن. چطوری گرسنه می خوابن!








دیوونم که این چیزا رو سرچ می کنم، نه؟

اما این چیزا وجود دارن.

آخ خدا

ایکاش می تونستم همشون رو تو خونه خودم نیگه دارم، واسشون آشپزی کنم........... چه لذتی داشت.

پیدا شدن فلش

صبحی داشتم کتاب گزیده ای از اصول کافی رو می خوندم که دوباره حرفی از توکل به خدا آورده بود.

یادمه از روز دومی که فلش گم شده بود یهو آروم شدم و به خدا توکل کردم.

امروز دقیقا یه هفته از گم شدنش می گذره و من توی اتاقم در حال استراحت بودم که رهام اومد تو اتاقم و گفت فلش رو پیدا کرده.

.

.

.

هر چند پولش رو داده بودم و همه چی تا حدودی آروم شده بود اما استرسش هم برای من مونده بود هم خواهرم (صاحب فلش).

حالا عصبانیت من واسه اون اضطراب وحشتناکیه که ریحانه و سارای بی احتیاط و لوس به جونم انداختن.

برم فلش رو بزنم تو پوزشون؟!

یا دست خالی بزنم تو گوششون؟

اونم فلشی که می گفتن کارهاشون و عکس های شخصیشون توشه و هیچی توش نبود.

خدا رو شکر این استرس مسخره از وجودم گم شد.